17 research outputs found
Critique of the article: "Oray ibn Sa'ad Qortobi, the Muslim Physician of Gynecologist and Pediatrician”
در شماره 46 (دوره 13، پاییز 2021) مجله علمی تاریخ پزشکی مقالهای پژوهشی تحت عنوان «عُرَیب بن سعد قُرطُبی؛ حکیم مسلمان زنان و اطفال» توسط نگارندگان محترم محبوبه فرخندهزاده و سیدهنرگس تنهایی منتشر گردید (1). در ابتدا لازم است به دلیل انتخاب موضوع بااهمیت این مطالعه و دستیابی به نتایج بسیار خوب از نویسندگان این مقاله تشكر نماییم. با توجه به اهمیت مطالعات تاریخ پزشکی در پژوهشهای پزشکی، چند نكته در رابطه با مطالعه مذکور با تأکید بر عنوان این مقاله قابل ذکر میباشد.
نویسندگان در عنوان مقاله عُرَیب بن سعد قُرطُبی را حکیم مسلمان زنان و اطفال نامیدند. در واقع اطلاق حکیم به این دانشمند سؤالات متعددی در ذهن خواننده ایجاد مینماید. آیا حکیم الزاماً همان طبیب است؟ آیا در گذشته تمام طبیبان حکیم بودند؟ آیا هدف نویسندگان در این مقاله نشاندادن ارتباط بین حکمت و طبابت با شخص مورد نظر بوده است؟ یا بررسی دانش طبابت و تخصص ویژه این طبیب؟
بررسی منابع و متون معتبر نشان میدهد که صفت حكیم از حروف «ح ك م» مشتق شده كه در اصل به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح بوده و حكمت نیز به حق رسیدن با علم و عقل است (2). برخی نیز دو معنای «دانا و صاحب عدل و حکمت (فرزانه)» و «استواركننده كارها (محكم كار)» (3) را برای حکیم در نظر گرفتند، به طوری که در معناى اول حكیم، بر صفتى ذاتى؛ و در معناى دوم بر صفتى فعلى دلالت دارد و در این ارتباط معنایی، تنها از صاحبِ علم و حكمت کارِ استوار صادر میگردد (4). همچنین واژه حکمت را در زبان عبری «حُخْمَا=Hokhmah و به زبان انگلیسی «Wisdom» معنا کردهاند و دارنده حکمت را «حکیم» میگفتند که در زبان عبری «حاخام=Hakhmah» نامیده میشد (5). در فرهنگ معین حکیم به معنای دانشمند، فیلسوف و طبیب آمده است (6). برخی حکمت را علم محکمی که همراه با استواری در عمل باشد معنا کردهاند (7).
«در گذشته مجموع دانشهای زمان را حکمت مینامیدند و حکیم کسی بود که به همه این علوم احاطه داشت. ارتباط علوم با یکدیگر و سیر مطالعاتی طالبان علوم به شکلی بود که معمولاً متخصص هر فن و دانش از دیگر علوم مطرح در زمان خود، آگاهی داشت و با یک جهانبینی کامل در حیطه تخصصی خود مشغول به کار بود» (8). بر این اساس پزشکی در ابتدای دوره تمدن اسلامی با بسیاری از علوم زمان و به خصوص فلسفه ارتباط نزدیکی داشت؛ فلسفه دربرگیرنده همه دانشها بود و یک پزشک که علوم مختلف از قبیل فقه، منطق و کلام، فلسفه، طبیعات، نجوم و حتی هندسه و موسیقی را میآموخت، به عنوان یک «فیلسوف» شناخته میشد (10-8). ارتباط بین حکمت و طبابت چنان زیاد بود که به فیلسوف و طبیب هر دو حکیم میگفتند، چون در همه علوم زمانه سرآمد بودند، مانند ابن رشد و ابنسینا (۹).
از آنجایی که بسیاری از طبیبان به خصوص در قرون اولیه اسلامی در تمامی علوم مهارت داشتند و در زمره حکیمان قرار میگرفتند، الزاماً شاید حکیم را بتوان همان طبیب دانست، چنانکه در طول تاریخ اسلام اکثر حکیمانی که در انتشار و انتقال علوم نقش به سزایی داشتند، طبیب نیز بودند (۹)، اما با توجه به معانی حکیم و علومی که فرا میگرفتند، به خصوص فلسفه و حکمت که سرآمد همه علوم بودند، شاید نتوان «قرطبی» را یک حکیم دانست، چراکه در مقاله مذکور برخی از علوم همچون تاریخ، ادبیات و پزشکی و ستارهشناسی به وی نسبت داده شده، ولی سخنی از فلسفه، حکمت و سایر علوم به میان نیامده است. همچنین در محتوای پژوهش نیز نسبت حکیم به «قرطبی» اطلاق نشده و از وی با القابی همچون «دانشمند، پزشک و طبیب» نام برده شده و فقط در عنوان مقاله «حکیم مسلمان» آمده است، ولی اگر حکیم را به معنای دانشمند و فرزانگی و طبیبی که در حوزههای تخصصی خاص تبحر داشته و سرآمد زمانش بوده، در نظر بگیریم، شاید اطلاق «حکیم» به ایشان مناسبت داشته باشد.
به نظر میرسد هدف نویسندگان در این مقاله بیان ارتباط بین حکمت و طبابت و یا حکیمبودن عُرَیب بن سعد قُرطُبی نبوده که اگر اینچنین بود، مطلبی در این زمینه ارائه میشد و درستتر این بود با توجه به واژه حکیم در عنوان مقاله، به این موضوع هم اشاره میشد. در واقع هدف اصلی نویسندگان مقاله، بررسی دانش طبابت و تخصص ویژه این طبیب بوده است نه بررسی حکمت و فرزانگی این دانشمند.در شماره 46 (دوره 13، پاییز 2021) مجله علمی تاریخ پزشکی مقالهای پژوهشی تحت عنوان «عُرَیب بن سعد قُرطُبی؛ حکیم مسلمان زنان و اطفال» توسط نگارندگان محترم محبوبه فرخندهزاده و سیدهنرگس تنهایی منتشر گردید (1). در ابتدا لازم است به دلیل انتخاب موضوع بااهمیت این مطالعه و دستیابی به نتایج بسیار خوب از نویسندگان این مقاله تشكر نماییم. با توجه به اهمیت مطالعات تاریخ پزشکی در پژوهشهای پزشکی، چند نكته در رابطه با مطالعه مذکور با تأکید بر عنوان این مقاله قابل ذکر میباشد.
نویسندگان در عنوان مقاله عُرَیب بن سعد قُرطُبی را حکیم مسلمان زنان و اطفال نامیدند. در واقع اطلاق حکیم به این دانشمند سؤالات متعددی در ذهن خواننده ایجاد مینماید. آیا حکیم الزاماً همان طبیب است؟ آیا در گذشته تمام طبیبان حکیم بودند؟ آیا هدف نویسندگان در این مقاله نشاندادن ارتباط بین حکمت و طبابت با شخص مورد نظر بوده است؟ یا بررسی دانش طبابت و تخصص ویژه این طبیب؟
بررسی منابع و متون معتبر نشان میدهد که صفت حكیم از حروف «ح ك م» مشتق شده كه در اصل به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح بوده و حكمت نیز به حق رسیدن با علم و عقل است (2). برخی نیز دو معنای «دانا و صاحب عدل و حکمت (فرزانه)» و «استواركننده كارها (محكم كار)» (3) را برای حکیم در نظر گرفتند، به طوری که در معناى اول حكیم، بر صفتى ذاتى؛ و در معناى دوم بر صفتى فعلى دلالت دارد و در این ارتباط معنایی، تنها از صاحبِ علم و حكمت کارِ استوار صادر میگردد (4). همچنین واژه حکمت را در زبان عبری «حُخْمَا=Hokhmah و به زبان انگلیسی «Wisdom» معنا کردهاند و دارنده حکمت را «حکیم» میگفتند که در زبان عبری «حاخام=Hakhmah» نامیده میشد (5). در فرهنگ معین حکیم به معنای دانشمند، فیلسوف و طبیب آمده است (6). برخی حکمت را علم محکمی که همراه با استواری در عمل باشد معنا کردهاند (7).
«در گذشته مجموع دانشهای زمان را حکمت مینامیدند و حکیم کسی بود که به همه این علوم احاطه داشت. ارتباط علوم با یکدیگر و سیر مطالعاتی طالبان علوم به شکلی بود که معمولاً متخصص هر فن و دانش از دیگر علوم مطرح در زمان خود، آگاهی داشت و با یک جهانبینی کامل در حیطه تخصصی خود مشغول به کار بود» (8). بر این اساس پزشکی در ابتدای دوره تمدن اسلامی با بسیاری از علوم زمان و به خصوص فلسفه ارتباط نزدیکی داشت؛ فلسفه دربرگیرنده همه دانشها بود و یک پزشک که علوم مختلف از قبیل فقه، منطق و کلام، فلسفه، طبیعات، نجوم و حتی هندسه و موسیقی را میآموخت، به عنوان یک «فیلسوف» شناخته میشد (10-8). ارتباط بین حکمت و طبابت چنان زیاد بود که به فیلسوف و طبیب هر دو حکیم میگفتند، چون در همه علوم زمانه سرآمد بودند، مانند ابن رشد و ابنسینا (۹).
از آنجایی که بسیاری از طبیبان به خصوص در قرون اولیه اسلامی در تمامی علوم مهارت داشتند و در زمره حکیمان قرار میگرفتند، الزاماً شاید حکیم را بتوان همان طبیب دانست، چنانکه در طول تاریخ اسلام اکثر حکیمانی که در انتشار و انتقال علوم نقش به سزایی داشتند، طبیب نیز بودند (۹)، اما با توجه به معانی حکیم و علومی که فرا میگرفتند، به خصوص فلسفه و حکمت که سرآمد همه علوم بودند، شاید نتوان «قرطبی» را یک حکیم دانست، چراکه در مقاله مذکور برخی از علوم همچون تاریخ، ادبیات و پزشکی و ستارهشناسی به وی نسبت داده شده، ولی سخنی از فلسفه، حکمت و سایر علوم به میان نیامده است. همچنین در محتوای پژوهش نیز نسبت حکیم به «قرطبی» اطلاق نشده و از وی با القابی همچون «دانشمند، پزشک و طبیب» نام برده شده و فقط در عنوان مقاله «حکیم مسلمان» آمده است، ولی اگر حکیم را به معنای دانشمند و فرزانگی و طبیبی که در حوزههای تخصصی خاص تبحر داشته و سرآمد زمانش بوده، در نظر بگیریم، شاید اطلاق «حکیم» به ایشان مناسبت داشته باشد.
به نظر میرسد هدف نویسندگان در این مقاله بیان ارتباط بین حکمت و طبابت و یا حکیمبودن عُرَیب بن سعد قُرطُبی نبوده که اگر اینچنین بود، مطلبی در این زمینه ارائه میشد و درستتر این بود با توجه به واژه حکیم در عنوان مقاله، به این موضوع هم اشاره میشد. در واقع هدف اصلی نویسندگان مقاله، بررسی دانش طبابت و تخصص ویژه این طبیب بوده است نه بررسی حکمت و فرزانگی این دانشمند
In Vitro Cytotoxicity Of Folate-Silica-Gold Nanorods On Mouse Acute Lymphoblastic Leukemia And Spermatogonial Cells
Objective
The purpose of this study was to evaluate in vitro cytotoxicity of gold nanorods (GNRs) on the viability of spermatogonial cells (SSCs) and mouse acute lymphoblastic leukemia cells (EL4s).
Materials And Methods
In this experimental study, SSCs were isolated from the neonate mice, following enzymatic digestion and differential plating. GNRs were synthesized, then modified by silica and finally conjugated with folic acid to form F-Si-GNRs. Different doses of F-Si-GNRs (25, 50, 75, 100, 125 and 140 µM) were used on SSCs and EL4s. MTT (3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide) proliferation assay was performed to examine the GNRs toxicity. Flow cytometry was used to confirm the identity of the EL4s and SSCs. Also, the identity and functionality of SSCs were determined by the expression of specific spermatogonial genes and transplantation into recipient testes. Apoptosis was determined by flow cytometry using an annexin V/propidium iodide (PI) kit.
Results
Flow cytometry showed that SSCs and EL4s were positive for Plzf and H-2kb, respectively. The viability percentage of SSCs and EL4s that were treated with 25, 50, 75, 100, 125 and 140 µM of F-Si-GNRs was 65.33 ± 3.51%, 60 ± 3.6%, 51.33 ± 3.51%, 49 ± 3%, 30.66 ± 2.08% and 16.33 ± 2.51% for SSCs and 57.66 ± 0.57%, 54.66 ± 1.5%, 39.66 ± 1.52%, 12.33 ± 2.51%, 10 ± 1% and 5.66 ± 1.15% for EL4s respectively. The results of the MTT assay indicated that 100 µM is the optimal dose to reach the highest and lowest level of cell death in EL4s and in SSCs, respectively.
Conclusion
Cell death increased with increasing concentrations of F-Si-GNRs. Following utilization of F-Si-GNRs, there was a significant difference in the extent of apoptosis between cancer cells and SSCs
Global incidence, prevalence, years lived with disability (YLDs), disability-adjusted life-years (DALYs), and healthy life expectancy (HALE) for 371 diseases and injuries in 204 countries and territories and 811 subnational locations, 1990–2021: a systematic analysis for the Global Burden of Disease Study 2021
Background: Detailed, comprehensive, and timely reporting on population health by underlying causes of disability and premature death is crucial to understanding and responding to complex patterns of disease and injury burden over time and across age groups, sexes, and locations. The availability of disease burden estimates can promote evidence-based interventions that enable public health researchers, policy makers, and other professionals to implement strategies that can mitigate diseases. It can also facilitate more rigorous monitoring of progress towards national and international health targets, such as the Sustainable Development Goals. For three decades, the Global Burden of Diseases, Injuries, and Risk Factors Study (GBD) has filled that need. A global network of collaborators contributed to the production of GBD 2021 by providing, reviewing, and analysing all available data. GBD estimates are updated routinely with additional data and refined analytical methods. GBD 2021 presents, for the first time, estimates of health loss due to the COVID-19 pandemic. Methods: The GBD 2021 disease and injury burden analysis estimated years lived with disability (YLDs), years of life lost (YLLs), disability-adjusted life-years (DALYs), and healthy life expectancy (HALE) for 371 diseases and injuries using 100 983 data sources. Data were extracted from vital registration systems, verbal autopsies, censuses, household surveys, disease-specific registries, health service contact data, and other sources. YLDs were calculated by multiplying cause-age-sex-location-year-specific prevalence of sequelae by their respective disability weights, for each disease and injury. YLLs were calculated by multiplying cause-age-sex-location-year-specific deaths by the standard life expectancy at the age that death occurred. DALYs were calculated by summing YLDs and YLLs. HALE estimates were produced using YLDs per capita and age-specific mortality rates by location, age, sex, year, and cause. 95% uncertainty intervals (UIs) were generated for all final estimates as the 2·5th and 97·5th percentiles values of 500 draws. Uncertainty was propagated at each step of the estimation process. Counts and age-standardised rates were calculated globally, for seven super-regions, 21 regions, 204 countries and territories (including 21 countries with subnational locations), and 811 subnational locations, from 1990 to 2021. Here we report data for 2010 to 2021 to highlight trends in disease burden over the past decade and through the first 2 years of the COVID-19 pandemic. Findings: Global DALYs increased from 2·63 billion (95% UI 2·44–2·85) in 2010 to 2·88 billion (2·64–3·15) in 2021 for all causes combined. Much of this increase in the number of DALYs was due to population growth and ageing, as indicated by a decrease in global age-standardised all-cause DALY rates of 14·2% (95% UI 10·7–17·3) between 2010 and 2019. Notably, however, this decrease in rates reversed during the first 2 years of the COVID-19 pandemic, with increases in global age-standardised all-cause DALY rates since 2019 of 4·1% (1·8–6·3) in 2020 and 7·2% (4·7–10·0) in 2021. In 2021, COVID-19 was the leading cause of DALYs globally (212·0 million [198·0–234·5] DALYs), followed by ischaemic heart disease (188·3 million [176·7–198·3]), neonatal disorders (186·3 million [162·3–214·9]), and stroke (160·4 million [148·0–171·7]). However, notable health gains were seen among other leading communicable, maternal, neonatal, and nutritional (CMNN) diseases. Globally between 2010 and 2021, the age-standardised DALY rates for HIV/AIDS decreased by 47·8% (43·3–51·7) and for diarrhoeal diseases decreased by 47·0% (39·9–52·9). Non-communicable diseases contributed 1·73 billion (95% UI 1·54–1·94) DALYs in 2021, with a decrease in age-standardised DALY rates since 2010 of 6·4% (95% UI 3·5–9·5). Between 2010 and 2021, among the 25 leading Level 3 causes, age-standardised DALY rates increased most substantially for anxiety disorders (16·7% [14·0–19·8]), depressive disorders (16·4% [11·9–21·3]), and diabetes (14·0% [10·0–17·4]). Age-standardised DALY rates due to injuries decreased globally by 24·0% (20·7–27·2) between 2010 and 2021, although improvements were not uniform across locations, ages, and sexes. Globally, HALE at birth improved slightly, from 61·3 years (58·6–63·6) in 2010 to 62·2 years (59·4–64·7) in 2021. However, despite this overall increase, HALE decreased by 2·2% (1·6–2·9) between 2019 and 2021. Interpretation: Putting the COVID-19 pandemic in the context of a mutually exclusive and collectively exhaustive list of causes of health loss is crucial to understanding its impact and ensuring that health funding and policy address needs at both local and global levels through cost-effective and evidence-based interventions. A global epidemiological transition remains underway. Our findings suggest that prioritising non-communicable disease prevention and treatment policies, as well as strengthening health systems, continues to be crucially important. The progress on reducing the burden of CMNN diseases must not stall; although global trends are improving, the burden of CMNN diseases remains unacceptably high. Evidence-based interventions will help save the lives of young children and mothers and improve the overall health and economic conditions of societies across the world. Governments and multilateral organisations should prioritise pandemic preparedness planning alongside efforts to reduce the burden of diseases and injuries that will strain resources in the coming decades. Funding: Bill & Melinda Gates Foundation
Recommended from our members
Global burden of 288 causes of death and life expectancy decomposition in 204 countries and territories and 811 subnational locations, 1990–2021: a systematic analysis for the Global Burden of Disease Study 2021
BACKGROUND Regular, detailed reporting on population health by underlying cause of death is fundamental for public health decision making. Cause-specific estimates of mortality and the subsequent effects on life expectancy worldwide are valuable metrics to gauge progress in reducing mortality rates. These estimates are particularly important following large-scale mortality spikes, such as the COVID-19 pandemic. When systematically analysed, mortality rates and life expectancy allow comparisons of the consequences of causes of death globally and over time, providing a nuanced understanding of the effect of these causes on global populations. METHODS The Global Burden of Diseases, Injuries, and Risk Factors Study (GBD) 2021 cause-of-death analysis estimated mortality and years of life lost (YLLs) from 288 causes of death by age-sex-location-year in 204 countries and territories and 811 subnational locations for each year from 1990 until 2021. The analysis used 56 604 data sources, including data from vital registration and verbal autopsy as well as surveys, censuses, surveillance systems, and cancer registries, among others. As with previous GBD rounds, cause-specific death rates for most causes were estimated using the Cause of Death Ensemble model-a modelling tool developed for GBD to assess the out-of-sample predictive validity of different statistical models and covariate permutations and combine those results to produce cause-specific mortality estimates-with alternative strategies adapted to model causes with insufficient data, substantial changes in reporting over the study period, or unusual epidemiology. YLLs were computed as the product of the number of deaths for each cause-age-sex-location-year and the standard life expectancy at each age. As part of the modelling process, uncertainty intervals (UIs) were generated using the 2·5th and 97·5th percentiles from a 1000-draw distribution for each metric. We decomposed life expectancy by cause of death, location, and year to show cause-specific effects on life expectancy from 1990 to 2021. We also used the coefficient of variation and the fraction of population affected by 90% of deaths to highlight concentrations of mortality. Findings are reported in counts and age-standardised rates. Methodological improvements for cause-of-death estimates in GBD 2021 include the expansion of under-5-years age group to include four new age groups, enhanced methods to account for stochastic variation of sparse data, and the inclusion of COVID-19 and other pandemic-related mortality-which includes excess mortality associated with the pandemic, excluding COVID-19, lower respiratory infections, measles, malaria, and pertussis. For this analysis, 199 new country-years of vital registration cause-of-death data, 5 country-years of surveillance data, 21 country-years of verbal autopsy data, and 94 country-years of other data types were added to those used in previous GBD rounds. FINDINGS The leading causes of age-standardised deaths globally were the same in 2019 as they were in 1990; in descending order, these were, ischaemic heart disease, stroke, chronic obstructive pulmonary disease, and lower respiratory infections. In 2021, however, COVID-19 replaced stroke as the second-leading age-standardised cause of death, with 94·0 deaths (95% UI 89·2-100·0) per 100 000 population. The COVID-19 pandemic shifted the rankings of the leading five causes, lowering stroke to the third-leading and chronic obstructive pulmonary disease to the fourth-leading position. In 2021, the highest age-standardised death rates from COVID-19 occurred in sub-Saharan Africa (271·0 deaths [250·1-290·7] per 100 000 population) and Latin America and the Caribbean (195·4 deaths [182·1-211·4] per 100 000 population). The lowest age-standardised death rates from COVID-19 were in the high-income super-region (48·1 deaths [47·4-48·8] per 100 000 population) and southeast Asia, east Asia, and Oceania (23·2 deaths [16·3-37·2] per 100 000 population). Globally, life expectancy steadily improved between 1990 and 2019 for 18 of the 22 investigated causes. Decomposition of global and regional life expectancy showed the positive effect that reductions in deaths from enteric infections, lower respiratory infections, stroke, and neonatal deaths, among others have contributed to improved survival over the study period. However, a net reduction of 1·6 years occurred in global life expectancy between 2019 and 2021, primarily due to increased death rates from COVID-19 and other pandemic-related mortality. Life expectancy was highly variable between super-regions over the study period, with southeast Asia, east Asia, and Oceania gaining 8·3 years (6·7-9·9) overall, while having the smallest reduction in life expectancy due to COVID-19 (0·4 years). The largest reduction in life expectancy due to COVID-19 occurred in Latin America and the Caribbean (3·6 years). Additionally, 53 of the 288 causes of death were highly concentrated in locations with less than 50% of the global population as of 2021, and these causes of death became progressively more concentrated since 1990, when only 44 causes showed this pattern. The concentration phenomenon is discussed heuristically with respect to enteric and lower respiratory infections, malaria, HIV/AIDS, neonatal disorders, tuberculosis, and measles. INTERPRETATION Long-standing gains in life expectancy and reductions in many of the leading causes of death have been disrupted by the COVID-19 pandemic, the adverse effects of which were spread unevenly among populations. Despite the pandemic, there has been continued progress in combatting several notable causes of death, leading to improved global life expectancy over the study period. Each of the seven GBD super-regions showed an overall improvement from 1990 and 2021, obscuring the negative effect in the years of the pandemic. Additionally, our findings regarding regional variation in causes of death driving increases in life expectancy hold clear policy utility. Analyses of shifting mortality trends reveal that several causes, once widespread globally, are now increasingly concentrated geographically. These changes in mortality concentration, alongside further investigation of changing risks, interventions, and relevant policy, present an important opportunity to deepen our understanding of mortality-reduction strategies. Examining patterns in mortality concentration might reveal areas where successful public health interventions have been implemented. Translating these successes to locations where certain causes of death remain entrenched can inform policies that work to improve life expectancy for people everywhere. FUNDING Bill & Melinda Gates Foundation
معرفی و نقد مقالة «تشریح استخوانها در آثار پزشکی دوره اسلامی؛ مطالعه تطبیقی طبالملکی اهوازی و قانون ابنسینا»
Background and Aim: Anatomy is one of the most important topics in the history of medicine in all eras, especially in the era of Islamic civilization. During this period, Muslim physicians have written various works on the science of anatomy. Accordingly, in recent years several studies have been conducted in connection with the evolution of anatomical knowledge in the Islamic period. The purpose of this study is to introduce and critique the article "Dissection of bones in the medical works of the Islamic period; a comparative study of Tib- al- Maleki by Ahwazi and Qanoon by Avicenna written by Fahimeh Mokhber Dezfuli.
Materials and Methods: This research is an analytical-critical study that uses library resources and after introducing the article, evaluates it in terms of form, content, and method.
Findings: The article has fluent and cohesive writing and indicates the author's efforts to prove the sufficient mastery of Iranian Muslim physicians over the science of anatomy. Improper referrals and spelling errors are seen in the structure of the article. Also, the incompleteness of the research background, the determination of the unlikely goal, the lack of sufficient coverage of the historical subject, and the lack of accurate expression of the skull description in Qanoon can be considered as content critiques.
Conclusion: The main results of this study show that the article, despite being able to open new categories for researchers in the history of medicine by comparison of the description section of two valuable books of Iranian medicine but has several problems in terms of structure, content, and method. Therefore it is expected that due to the importance of criticism in scientific research and according to the analysis done in the article, the author can publish a significant work in future research by eliminating the mentioned weaknesses and shortcomings.
Shakeri T, Rezaei Orimi J. Introduction and critique of the article "Anatomy of Bones in Medical Writings in Islamic Period: A Comparative Study on Tib al-Maleki by Ahwazi and Canon by Avicenna". Medical History Journal 2021; 13 (46): e13.زمینه و هدف: دانش تشریح یکی از مباحث مهم تاریخ پزشکی در همهی ادوار به خصوص در دوران تمدن اسلامی بوده است. در این دوره پزشکان مسلمان آثار مختلفی پیرامون دانش تشریح نگاشتهاند و یا اینکه بخشهایی از کتابشان را به این موضوع اختصاص دادهاند. بر این اساس، در طی سالیان اخیر پژوهشهای متعددی در ارتباط با سیر تطور دانش کالبدشناسی در دورهی اسلامی انجام گرفته است. هدف از پژوهش حاضر معرفی و نقد مقالهی «تشریح استخوانها در آثار پزشکی دوره اسلامی؛ مطالعه تطبیقی طبالملکی اهوازی و قانون ابن سینا» اثر فهیمه مخبر دزفولی است.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه تحلیلی - انتقادی است که با بهرهگیری از منابع کتابخانهای ابتدا به معرفی مقاله و سپس به بررسی و ارزیابی آن از نظر شکلی، محتوایی و روشی میپردازد.
یافتهها: مقالهی «تشریح استخوانها در آثار پزشکی دوره اسلامی؛ مطالعه تطبیقی طبالملکی اهوازی و قانون ابن سینا» دارای نگارش روان و منسجمی بوده و حاکی از تلاش نویسنده برای اثبات تسلط کافی پزشکان مسلمان ایرانی، بر دانش تشریح است. در ساختار مقاله بعضاً ارجاعدهیهای نامناسب و اشکالات نگارشی دیده میشود. همچنین جامع نبودن پیشینه تحقیق، تعیین هدف غیر محتمل، عدم احاطه کافی بر موضوع تاریخی و عدم بیان دقیق تشریح جمجمه در کتاب قانون را میتوان از نقدهای محتوایی برشمرد.
نتیجهگیری: نتایج اصلی این پژوهش حاکی از آن است که مقاله مورد نظر علیرغم اینکه توانسته با مقایسه تطبیقی بخش تشریح دو کتاب ارزنده طب ایرانی مقولهای تازه به روی پژوهشگران تاریخ پزشکی بگشاید، اما دارای اشکالات متعددی به لحاظ ساختاری، محتوایی و روشی است. لذا انتظار میرود با توجه به اهمیت موضوع نقد در پژوهشهای علمی و با توجه به تحلیل انجام شده در ارتباط با مقاله مذکور، نویسنده محترم با برطرف نمودن ایرادات ذکر شده، بتواند در پژوهشهای بعدی اثر قابل توجهتری پیرامون تاریخ پزشکی منتشر نماید
نمایانسازی انتحال در یک فرهنگنامه پزشکی: مطالعه موردی تطبیق دو اثر «کتاب الماء» و« قاموس الاطباء و ناموس الالباء»
Background and Aim: Plagiarism or plagiarism means attributing another word to oneself. "Kitāb ul māʾ", a medical dictionary of the fifth century AH, was written by Abdullah bin Muhammad Azdi and edited and published by Hamoudi in 1996. The purpose of this study is to explore the text and content of the two works "Kitāb ul māʾ" and "Qāmūs al-aṭibbā wa Nāmūs al ʾAlibbā" to provide a logical answer to the hypothesis of plagiarism of this medical work.
Methods: This original qualitative research, with the method of content analysis and data matching, was carried out between the two works "Kitāb ul māʾ" and "Qāmūs al-aṭibbā wa Nāmūs al ʾAlibbā". Similarities and textual differences were studied and detailed notes were taken. To increase reliability, second-hand resources, comprehensive library software of medicine (version one), library of Islamic history, history of Islamic Iran were used; Also the keywords "Kitāb ul māʾ", "Madyan ibn Abd al-Rahmān Quṣunī", "Qāmūs al-aṭibbā", "plagiarism", "ʿAbdullāh ibn Muhammad Azdī" in other centers and databases such as Noormags, Scopus, SID PubMed, Magiran and Google scholar were searched.
Ethical Considerations: In the present study, the ethical aspects of library study including originality of texts, honesty and trustworthiness have been observed.
Results: The adaptation of this dictionary with the book "Qāmūs al-aṭibbā wa Nāmūs al ʾAlibbā" by Quṣunī, in the eleventh century AH, shows a striking similarity between the content of these two works. The only significant difference between the Quṣunī book and the Azdī book is the order of the entries. Arrange the words arrangement in "Kitāb ul māʾ" is based on the root of an abstract triad from its beginning (Fa'al-Fʿil), which is called the Eastern order. But the order of the "Qāmūs al-aṭibbā", unlike the "Kitāb ul māʾ", is from the end of the root (Lam al- Fʿil), which is called the Maghribi order.
Conclusion: This study shows that Quṣunī thoroughly copied "Kitāb ul māʾ" in his work, albeit with a change in the alphabetical order of the words appearance in the dictionary.
Please cite this article as:
Moallemi M, Shakeri T, Darabinia M. Highlighting a Plagiarism in a Medical Dictionary: Comparison between the Two Works "Kitāb ul-Māʾ" and "Qāmūs al-Aṭibbā wa Nāmūs al-ʾAlibbā". Tārīkh-i pizishkī, i.e., Medical History. 2022; 14(47): e38.زمینه و هدف: انتحال یا سرقت ادبی به معنی سخن دیگری را به خود نسبتدادن است. «کتاب الماء»، فرهنگنامه پزشکی سده پنجم قمری، تآلیف عبدالله بن محمد ازدی است که حمودی در سال 1996 میلادی آن را تصحیح و منتشر نمود. هدف از این پژوهش کاوش در متن و محتوای دو اثر «کتاب الماء» و «قاموس الاطبا» برای ارائه پاسخی منطقی به فرضیه مطرحشدن سرقت علمی از این اثر پزشکی است.
روش: این پژوهش اصیل کیفی، با روش تحلیل محتوا و تطبیق دادهها، بین دو اثر «کتاب الماء» و «قاموسُ الاطبّاء و ناموسُ الالبّاء» صورت پذیرفت و شباهتها و تفاوتهای متنی، مورد مطالعه و یادداشتبرداری دقیق قرار گرفت. برای افزایش قابلیت اعتماد، از منابع دست دوم، نرمافزارهای کتابخانهای جامع طب (نسخه یک)، کتابخانه تاریخ اسلام، تاریخ ایران اسلامی بهره گرفته شد. همچنین واژگان کلیدی «کتاب الماء»، «مدین بن عبدالرحمن قوصونی»، «قاموس الاطباء»، «سرقت علمی»، «عبدالله بن محمد ازدی» در سایر مراکز و پایگاههای اطلاعاتی مانند PubMed، SID، Scopus، Noormags، Magiran و Google Scholar جستجو شدند.
ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبههای اخلاقی مطالعه کتابخانهای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتهها: تطبیق این فرهنگنامه با کتاب «قاموسُ الاطبّاء و ناموسُ الالبّاء» قُوصُونی، در سده یازدهم قمری، تشابه خیرهکنندهای را بین محتوای این دو اثر نمایان میسازد. تنها تفاوت چشمگیر کتاب قوصونی با کتاب ازدی در ترتیب مدخلهاست. ترتیب ارائه واژهها در «کتاب الماء» بر اساس ریشه ثلاثی مجرد از ابتدای آن (فاءالفعل) است که اصطلاحاً به آن ترتیب مشرقی میگویند، اما ترتیب «قاموس الاطباء» برخلاف «کتاب الماء» از انتهای ریشه (لام الفعل) است که اصطلاحاً این شیوه را ترتیب مغربی میگویند.
نتیجهگیری: این بررسی نشان میدهد که قوصونی به طور گسترده، منجمله با جا به جایی ترتیب واژگان، «کتاب الماء» را به عنوان اثر تألیفی خویش منتشر ساخت
تأملی بر رویکرد عقل گرایانه و شریعت مدارانه، در متون شاخص دورۀ تمدن اسلامی در زمینه مبانی اخلاق و حقوق پزشکی
Background and Aim: The basics of ethics and medical law, always in medical ethics books or its implied works in Islamic civilization. It has been the focus of attention and discussion with different approaches. Explaining the data of these works and the approach of doctors and the dos and don'ts of medical ethics and law, it is important for the creation of a new Islamic civilization. The purpose of this article is to investigate two rationalistic and Sharia-based approaches in the implied works of some doctors in the basics of ethics and medical law.
Methods: This is an original fundamental research, with a descriptive-analytical method, focused on the texts of ethics and medical law in the period of Islamic civilization, especially the "Kitāb ul mā" written by Abu Muhammad Azdī. By directly searching the keywords of "Adab al-Tabib", medical ethics, patient rights, Abu Muhammad Azdī and repeated reading of "Kitab al-Ma'a", concepts related to the purpose of research extraction, classification, analysis and then it was written. To present the background of the research, keywords in the databases Magiran, Noormags, SID, Scopus, PubMed were searched.
Ethical Considerations: In this research, all ethical and trustworthiness principles have been fully observed in referring to documents.
Results: Two rationalistic and Shariat-based approaches, looking at ethics, law and medical ethics two rationalistic and Shariat-based approaches, looking at ethics, rights and medical etiquette among doctors in the periods of Islamic civilization who also have a great reputation in the history and ethics of medicine, is visible. each of these two approaches has representatives. Razi, relying on reason and Muhammad Azdī and Quṭb ad-Dīn ash-Shīrāzī, with special attention to Sharia, are the representatives of two rationalist and Sharia-based approaches.
Conclusion: These two approaches from the perspective of contemporary researchers or they have been neglected or they have passed through it with a homogenization. The idea of creating a new Islamic civilization makes it inevitable to pay attention to the two mentioned approaches.
Please cite this article as:
Darabinia M, Shakeri T, Moallemi M. A reflection on Two Rationalist and Shariat-Based Approaches, In the Index Texts of the Period of Islamic Civilization in the Basics of Ethics and Medical Law. Tārīkh-i pizishkī, i.e., Medical History. 2023; 15(48): e6.زمینه و هدف: مبانی اخلاق و حقوق پزشکی ، همواره در کتب اخلاق پزشکی و یا آثار متضمن آن، در تمدن اسلامی با رویکردهای مختلف محل توجه و بحث بوده است. تبیین داده های این آثار و رویکرد پزشکان و باید و نبایدهای اخلاق و حقوق پزشکی، برای ایجاد تمدن نوین اسلامی اهمیت دارد. هدف از این مقاله بررسی رویکرد عقل گرایانه و شریعت مدارانه در آثار برخی از پزشکان در زمینه مبانی اخلاق و حقوق پزشکی است.
مواد و روشها: این یک پژوهش اصیل بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی، متمرکز بر متون شاخص اخلاق و حقوق پزشکی در دورۀ تمدن اسلامی، بویژه" کتاب الماء" نوشته ابومحمد ازدی، است. با جستجوی مستقیم کلیدواژه های ادب الطبیب، آداب الاطباء، حقوق بیمار، ابومحمد ازدی و مطالعه مکرر "کتاب الماء"، مفاهیم مرتبط با هدف پژوهش استخراج، دسته بندی، تحلیل و سپس مکتوب گردید. برای ارایه پیشینه پژوهش نیز کلیدواژه ها در پایگاههای اطلاعاتی Magiran ، Noormags ، SID ، Scopus ، PubMed جستجو شدند.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش تمامی اصول اخلاقی و امانتداری در ارجاع دهی به مستندات بطور کامل رعایت شده است.
یافتهها: دو رویکرد عقل گرایانه و شریعتمدارانه، ناظر به اخلاق و حقوق و آداب پزشکی در بین پزشکان ادوار تمدن اسلامی که از شهرت فوق العاده ای در تاریخ و اخلاق پزشکی نیز برخوردارند، قابل مشاهده است. هریک از این دو رویکرد نمایندگانی دارد. رازی با تکیه بر عقل و محمد ازدی و قطب الدین شیرازی با توجهای ویژه به شریعت، نمایندگان دو رویکرد عقل گرایانه و شریعتمدارانه هستند.
نتیجه گیری: این دو رویکرد از دید پژوهشگران معاصر یا مغفول مانده و یا با یکسان انگاری، از آن عبور کرده اند. اندیشه ایجاد تمدن نوین اسلامی توجه به دو رویکرد یادشده را اجتنابناپذیر می سازد.  
بررسی چند ابهام درباره «علی بن عباس مجوسی»
Background and Aim: "Alī ibn Abbās Maǧūsī", the famous physician of the fourth century AH, although he became world-famous for his precious book, but little is known about his biography. Therefore, the present study examines some ambiguities about "Alī ibn Abbās Maǧūsī".
Methods: This research is a summative qualitative content analysis based on the review of several manuscripts of the book Kāmil al-Ṣināʿa al-Ṭibbīya (Royal Medicine) and primary historical sources. In addition, electronic sources have been searched for these keywords: "Alī ibn Abbās Maǧūsī", Kāmil al-Ṣināʿa al-Ṭibbīya, Aḍud al-Dawla.
Ethical Considerations: In the present study, the ethical aspects of library study including originality of texts, honesty and trustworthiness have been observed.
Results: The four ambiguities raised in this study have been solved by referring to the historical sources of the Middle Ages and also some existing manuscripts as follows: the lack of a nickname for "Alī ibn Abbās" arose from Iranian customs and none of the studied manuscripts introduced "Alī ibn Abbās" to be from Ahwaz. The religion of "Alī ibn Abbās" can be considered Islam according to the phrases appropriate to the popular culture of Muslims, but the lack of blessings on the Prophet (peace be upon him) in some manuscripts can reinforce the suspicion that he was a Magian. In mentioning Aḍud al-Dawla, it can be said that the time of writing and private release and the time of public release of this book were not united.
Conclusion: The evidences presented in this study to answer the ambiguities, have been able to provide accurate, complete and logical answers to some extent. It seems that such researches can provide a documentary and scientific basis for historical studies, especially in the Islamic period.
Please cite this article as:
Moallemi M, Shakeri T, Jokar A. Investigating some Ambiguities about "Alī ibn Abbās Maǧūsī" (Haly Abbas). Tārīkh-i pizishkī, i.e., Medical History. 2022; 14(47): e1.زمینه و هدف: علی ابن عباس مجوسی طبیب مشهور سده چهارم قمری، اگرچه به سبب کتاب گرانسنگ خویش شهرتی جهانی یافته، اما احوالات شخصی او کمتر دانسته شده است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی چند ابهام درباره علی بن عباس مجوسی میپردازد.
روش: این پژوهش یک تحلیل محتوای کیفی از نوع سوماتیو (Summative Qualitative Content Analysis) است که بر اساس بررسی نسخ متعدد از کتاب کاملالصناعة و منابع تاریخی دست اول و منابع الکترونیک، با واژگان کلیدی علی بن عباس، مجوسی، کاملالصناعةالطبیة، عضدالدولة انجام شده است.
ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبههای اخلاقی مطالعه کتابخانهای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتهها: ابهامات چهارگانهای در این پژوهش مطرح شد که با رجوع به منابع تاریخی سدههای میانه و همچنین برخی نسخههای خطی موجود به ترتیب ذیل به آنها پاسخ داده شد. فقدان کنیه برای علی بن عباس برخاسته از آداب ایرانیان بوده و در هیچ یک از نسخههای مورد بررسی نسبت اهوازی برای علی بن عباس ذکر نشده است. دین علی بن عباس با توجه به عبارات متناسب با فرهنگ عامه مسلمین میتواند اسلام در نظر آورده شود، اما فقدان صلوات بر پیامبر (ص) در برخی نسخهها میتواند این گمان را تقویت کند که او مجوسی بوده است و اختلاف نسخهها در یادکرد از عضدالدولة میتواند از عدم اتحاد زمان نگارش و عرضه خصوصی و زمان عرضه عمومی این کتاب برخاسته باشد.
نتیجهگیری: شواهدی که در این پژوهش برای پاسخگویی به ابهامات بیان شده، تا حدودی توانسته است پاسخهای دقیق و کامل و منطقی را ارائه نماید. به نظر میرسد چنین پژوهشهایی میتوانند زمینهای مستند و علمی برای مطالعات تاریخی به ویژه در دوره اسلامی را فراهم آورند
Potentially Toxic Element Content in Arid Agricultural Soils in South Iran
Potentially toxic elements (PTE) are considered to be dangerous threats, both for human health and the environment. Here, the contamination level, sources, and ecological risks posed by PTE were investigated in 19 topsoils from agricultural lands in the Bandar Abbas County on the southern coast of Iran. The soil fraction <63 μm was used for the analysis of the pseudototal contents of PTE (arsenic, cadmium, cobalt, chromium, copper, lead, manganese, molybdenum, nickel, vanadium, and zinc). The results were analyzed using principal component analysis (PCA) and Pearson’s correlations, different pollution indices [enrichment factor (EF), contamination factor (Cf), and modified degree of contamination (mCd), and the potential ecological risk index (PERI). The results of the pollution indices showed that the contamination levels of the studied agricultural soils are low to moderate, while the average PERI values indicate that the ecological risks of PTE range from low to high in the soils of the studied area. Correlations and PCA analyses suggest that studied elements have three possible origins: geogenic (chromium, cobalt, copper, manganese, vanadium, and zinc), anthropogenic (cadmium, nickel, phosphorus and lead) and atmospheric (arsenic) sources. These findings are helpful for the long-term assessment of PTE in the Bandar Abbas County
Les aspects socio-démographiques de la politique démographique actuelle d'Iran en matière de fécondité (l'effet réducteur de l'éducation sur la fécondité)
Les changements de la population d'Iran et la politique démographique ainsi que les aspects socio démographiques peuvent être étudiés grâce aux données des 5 recensements de 1956 à 1996. Sont étudiés les indices du développement de la population (liés à l'éducation, l'hygiène, l'emploi, le domicile et l'environnement) et les conséquences sociales, économiques, politiques et environnementales de la croissance démographique. Ensuite on commence l'étude des politiques de population dans 4 périodes. L'étude montre que la baisse a débuté partout dans le pays, quelques années avant la reprise des programmes, ce qui indique l'impact d'autres facteurs pour réduire les naissances, dont le plus important correspond à l'éducation et à l'hygiène, et on doit considérer le savoir et l'éducation comme le principal facteur de la baisse de la fécondité.To study the demographic policies and its socio-demographic aspects, we start to peruse the changes of the population characters of the country by using the data of the 5 census from 1956 to 1996. Then, we elaborate on the population development indices (education, hygiene, employment, housing and environment). The consequences of demographic growth whether social, economic, political or environmental are also studied. Studies on the changes of fertility show that the decline has commenced all over the country a few years before the resumption of the program. This reveals the impact of other factors besides the family planning on the decline of natality. Considering different factors, we have concluded that the most effective are the education and hygiene, and that knowledge and education are the prim factors in the fertility decline.NANTERRE-BU PARIS10 (920502102) / SudocPARIS-INED-Documentation (751202301) / SudocSudocFranceF