52 research outputs found
Indoor Occupancy Detection Based on Environmental Data Using CNN-XGboost Model:Experimental Validation in a Residential Building
Indoor occupancy prediction can play a vital role in the energy-efficient operation of building engineering systems and maintaining satisfactory indoor climate conditions at the lowest possible energy use by operating these systems on the basis of occupancy data. Many methods have been proposed to predict occupancy in residential buildings according to different data types, e.g., digital cameras, motion sensors, and indoor climate sensors. Among these proposed methods, those with indoor climate data as input have received significant interest due to their less intrusive and cost-effective approach. This paper proposes a deep learning method called CNN-XGBoost to predict occupancy using indoor climate data and compares the performance of the proposed method with a range of supervised and unsupervised machine learning algorithms plus artificial neural network algorithms. The comparison is performed using mean absolute error, confusion matrix, and F1 score. Indoor climate data used in this work are CO2, relative humidity, and temperature measured by sensors for 13 days in December 2021. We used inexpensive sensors in different rooms of a residential building with a balanced mechanical ventilation system located in northwest Copenhagen, Denmark. The proposed algorithm consists of two parts: a convolutional neural network that learns the features of the input data and a scalable end-to-end tree-boosting classifier. The result indicates that CNN-XGBoost outperforms other algorithms in predicting occupancy levels in all rooms of the test building. In this experiment, we achieved the highest accuracy in occupancy detection using inexpensive indoor climate sensors in a mechanically ventilated residential building with minimum privacy invasion
An assessment of acute oral toxicity of ZnO nanoparticles on serum biochemical function of liver in mice
. زمینه و هدف: با صنعتی شدن نانو تکنولوژی، در معرض قرار گیری عموم با نانو ذرات در آینده نزدیک افزایش خواهد یافت؛ لذا بررسی اثرات دوزهای مختلف این نانوذرات و اثرات آن ها بر سلامتی حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر سمیت حاد نانو ذرات اکسید روی بر برخی فاکتورهای بیوشیمیایی کبد در سرم خون موش انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 18 سر موش ماده Balb/c به صورت تصادفی در سه گروه، یک گروه شاهد و دو گروه تیمار قرار گرفتند. گروه شاهد در روز اول یک میلی لیتر آب مقطر، ولی گروه های تیمار فقط در روز اول نانوذرات اکسید روی را در غلظت های حاد g/ml 05/0 و g/ml 1/0 دریافت کردند. بعد از 14 روز خونگیری از موش ها انجام شد. غلظت سرمی آنزیم های لاکتات دهیدروژناز (LDH)، آلکالاین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینوتراسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوتراسفراز (AST)با استفاده از اتوآنالایزر تعیین شد. یافته ها: افزایش قابل توجهی در آنزیم های ALP، ALT و AST در گروه دریافت کننده از هر دو غلظت نانو ذرات اکسید روی نسبت به گروه شاهد مشاهده شد (01/0=P). همچنین غلظت سرمی آنزیم LDH فقط با دوز g/ml 1/0 از نانوذرات اکسید روی افزایش معنی داری نشان داد (01/0=P). نتیجه گیری: بررسی حاضر نشان داد که سطوح حاد نانوذرات اکسید روی سمی هستند و اثرات مضرشان را بر کبد از طریق افزایش پارامترهای سرمی بیوشیمیایی کبد نشان می دهند؛ لذا در استفاده از این نانوذرات باید احتیاط لازم صورت پذیرد
A macro-and microscopic local effect of silver nanoparticles on skin wound healing and some biochemical parameters of blood in mice
زمینه و هدف: در حال حاضر نقره و ترکیبات آن به عنوان یک راه حل مناسب برای درمان عفونت در سوختگی ها، زخم های باز و زخم های مزمن به کار برده می شوند. این مطالعه با هدف بررسی اثر موضعی نانوذرات نقره بر روی پارامترهای بیوشیمایی خون و بافت کلیه در هنگام ترمیم زخم در موش سفید آزمایشگاهی طراحی و اجرا شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 50 سر موش بالب سی (Balb/c) ماده در حدود 4 هفته (با وزن 3±2/24 گرم) در دو گروه 25 تایی (تیمار و کنترل) مورد بررسی قرار گرفتند. پس از ایجاد زخم یکسان در همه حیوانات سطح زخم گروه تیمار با µl 50 محلول ppm 10 و برای گروه کنترل با همان مقدار آب مقطر تیمار شد. در روزهای دوم، هفتم، چهاردهم و بیست و یکم نمونه گیری بافت از زخم پوست و نمونه گیری از خون انجام شد و مساحت زخم برای هر دو گروه در روزهای متوالی اندازه گیری شد. یافته ها: درصد بهبود زخم در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر بود. به طوری که در گروه تیمار بهبود نهایی در زمان 82/0±14روز و در گروه کنترل بهبودی نهایی در زمان 03/1±75/20 روز خاتمه یافت (05/0>P). متوسط پتاسیم و نیتروژن اوره خون در بین گروه ها تفاوت معنی داری نشان داد (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که محلول ppm 10 نانوذرات نقره علاوه بر تسریع بهبود زخم، بر روی برخی پارامترهای خون به طور معنی داری اثرات منفی می گذارد؛ لذا علاوه بر اثرات سودمند خود دارای اثرات مضر نیز می باشد و باید در مصرف آن احتیاط لازم را مبذول نمود
- …