Antileishmania activity of Levandula officinalis essence against Leishmania major in in vitro media

زمینه و هدف: با افزایش ایجاد مقاومت دارویی در درمان بیماری ها به ویژه بیماری های انگلی، همچنین وجود عوارض جانبی ترکیبات شیمیایی، استفاده از داروهای گیاهی در درمان بیماری های انگلی در سرتاسر جهان به شدت افزایش یافته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ضد لیشمانیایی اسانس گیاه اسطوخودوس (Lavendula officinalis) و مقایسه آن با داروی گلوکانتیم انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه تجربی ابتدا اسانس روغنی از گیاه تازه خشک و پودر شده به روش تقطیر با بخار آب تهیه شده و سپس غلظت های 5/0، 5/1، 5، 10، 15 و 20 درصد از اسانس و غلظت 8/33 درصد از داروی گلوکانتیم بطور جداگانه به محیط کشت دارای 106 پروماستیگوت انگل لیشمانیا ماژور در هر میلی‌لیتر اضافه شد. تعداد انگل های زنده پس از اضافه کردن اسانس و دارو در زمان های 24، 48 و 72 ساعت به وسیله رنگ تریپان بلو 10 و با استفاده از لام نئوبار شمارش شدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که سرعت تکثیر پروماستیگوت‌ها پس از افزودن اسانس گیاه به میزان قابل توجهی نسبت به گروه شاهد کاهش یافت. در غلظت های 10 درصد و بیشتر اثر کشندگی نیز مشاهده شد، به طوری که در زمان 72 ساعت هیچ انگل زنده‌ای در گروه های مذکور مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر اثر ممانعت کننده رشد و کشندگی اسانس گیاه اسطوخودوس در شرایط آزمایشگاهی بر روی شکل پروماستیگوت لیشمانیا ماژور می‌باشد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود، مطالعات بیشتر برای پی بردن به اثر ضد لیشمانیایی گیاه اسطوخودوس بر روی شکل آماستیگوت انگل صورت گیرد

The prevalence of antithyroid antibodies in women with polycystic ovary syndrome in Shahrekord, Iran

زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلی کیستیک با چاقی و مقاومت به انسولین همراه است. یافته ها و شواهد نشان می دهد بافت چربی نقشی مهم در ایجاد و پایداری اختلالات موجود در سندروم تخمدان پلی کیستیک دارد. تیرویید نقش بسیار برجسته و چشمگیری در سوخت و ساز بدن به ویژه متابولیسم لیپیدها و کربوهیدرات‌ها دارد. سندروم تخمدان پلی کیستیک و بیماری های تیروئید با اختلال در کارکرد محور، هیپوتالاموس-هیپوفیز گناد همراهند. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط آنتی بادی های ضد تیرویید و ابتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی دو گروه 54 نفره از زنان 15 تا 45 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به روش در دسترس انتخاب شد. و به صورت پی در پی وارد مطالعه شدند. گروه اول (شاهد) افرادی بودند که بر پایه شرح حال، معاینه بالینی و آزمایش های انجام شده هیچ گونه بیماری تیرویید، اختلالات سیستمیک و سندروم تخمدان پلی‌کیستیک نداشتند و هیچ گونه دارویـــی مصرف نمی کردند. گروه دوم (بیماران) بیمارانی بودند که بر پایه شرح حال، معاینه بالینی و آزمایش های انجام شده هیچ گونه بیماری تیرویید و اختلالات سیستمیک نداشتند ولی دچار سندروم تخمدان پلی کیستیک بودند. آنتی بادی های ضد تیرویید در هر دو گروه اندازه گیری و داده ها به کمک آزمون های آماری کای دو، t و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین بیماران و گروه کنترل تفاوت معنی داری از نظر شیوع ومقدار آنتی بادی های ضد تیرویید وجود نداشت (05/0P>). میزان تری یدوتیروئید (T3) و تیروکسین (T4) در گروه سندروم تخمدان پلی کیستیک، به طور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود (05/0

Functional recovery of sciatic nerve through inside-out vein graft in rats

AbstractObjectivePresent study aimed at further comprehensive functional, histomorphometrical and immunohistochemical assessment of peripheral nerve regeneration using rat sciatic nerve transection model.MethodsThe 10-mm rat sciatic nerve gap was created in rats. In control group nerve stumps were sutured to adjacent muscle and in treatment group the gap was bridged using an inside-out vein graft. In sham-operated group the nerve was manipulated and left intact. All animals underwent walking track analysis test 4, 8, and 12 weeks after surgery. Subsequently, muscle mass measurement was performed to assess reenervation, histological examination to observe the sciatic nerve regeneration morphologically and Immunohistochemistry to detect Schwann cells using anti S-100. Results were analyzed using a factorial ANOVA with two between-subjects factors. Bonferroni test for pairwise comparisons was used to examine the effect of treatments.ResultsFunctional analysis of myelinated nerve fibers showed that nerve function improved significantly in the time course in treatment group. However, quantitative morphometrical analysis of myelinated nerve fibers showed that there was no significant difference between 8 and 12 weeks in treatment group. Muscle weight ratio was bigger and weight loss of the gastrocnemius muscle was ameliorated by inside-out vein grafting. The position of positive immunohistochemical reactions further implied that regenerated axons and Schwann cell-like cells existed after vein grafting was performed, and was accompanied by the process of myelination and structural recovery of regenerated nerves.ConclusionFunctional analysis of peripheral nerve repair is far more reliable than quantitative morphometrical analysi

The effects of air pollution on vitamin D status in healthy women: A cross sectional study

<p>Abstract</p> <p>Background</p> <p>Inadequate radiation or insufficient cutaneous absorption of UVB is one of the cardinal causes of vitamin D deficiency. The aim of this study is to determine whether air pollution and low ground level of ultra-violet B light (UVB; 290-315) can deteriorate the body vitamin D status in healthy women.</p> <p>Methods</p> <p>In this cross sectional study 200, free-living, housewives, aged between 20 to 55 years, from Tehran (high polluted area) and Ghazvin (low polluted area) were included. The Tehranian women were selected randomly from participants of the Tehran Lipid and Glucose Study (TLGS) and the Ghazvinian females from patients who came to public health centers. Participants were excluded for disease and drugs which affect vitamin D status and also if they were pregnant or breast feeding. We measured the ground level of UVB using a Haze meter as a surrogate of air pollution. In order to calculate the adjusted mean difference of 25-OH-D, ANCOVA analysis was used. Moreover, Binary logistic regression model was developed to determine the odds of living in Tehran for having serum 25-OH-D less than 20 ng/ml.</p> <p>Results</p> <p>The mean ± SD of serum 25-OH-D was significantly higher in Ghazvinian women ((18 ± 11 <it>vs</it>. 13 ± 7), P-value < 001). The prevalence of 25-OH-D less than 10 ng/ml, and 25-OH-D between 10 and 20 ng/ml were higher in Tehranian group (36% and 54% <it>vs</it>. 31% and 32% in respectively). Secondary hyperparathyroidism was also significantly higher in Tehranian women (47% <it>vs</it>. 32%). In ANCOVA analysis, after adjustment, the mean of 25-OH-D in the Ghazvinian group was still statistically significantly higher than Tehranians (13 vs. 17 ng/ml P-value = 0.04). In addition, in binary logistic model, the odd of living in Tehran for having serum 25-OH-D less than 20 ng/ml was 5.22 (95% confidence interval 2.2-12.2, P-value < 0.001).</p> <p>Conclusion</p> <p>We found that living in a polluted area plays a significant independent role in vitamin D deficiency and hence, residence can be one of the main reasons of vitamin D status of the women.</p

Assosition of diabetes and hypertension with the incidence of chronic kidney disease: Tehran Lipid and Glucose Study

زمینه و هدف: بیماری مزمن کلیوی اختلالی شایع است که با افزایش خطر بیماری های قلبی- عروقی، نارسایی کلیه و بروز عوارض دیگر همراه است. پیر شدن جمعیت و رشد شیوع جهانی دیابت و فشار خون بالا باعث افزایش شیوع بیماری مزمن کلیوی در سراسر جهان شده است. در این مطالعه ما به بررسی خطر دیابت، فشار خون بالا و برهمکنش آن ها بر بروز بیماری مزمن کلیوی پرداختیم. روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه ثانویه بر داده های مطالعه قند و لیپید تهران است. در این مطالعه یک جمعیت 7342 نفری20 سال و بالاتر (8/46 مرد) مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا شرکت کنندگان به 4 گروه تقسیم شدند: گروه اول: شامل افراد بدون دیابت و بدون فشار خون بالا، گروه دوم: افراد دارای دیابت و بدون فشار خون بالا، گروه سوم: افراد بدون دیابت و دارای فشار خون بالا و گروه چهارم: افراد دارای هر دو عامل دیابت و فشار خون بالا بودند. سپس با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره کاکس نسبت مخاطره هر گروه نسبت به گروه اول و با تعدیل متغیرهای سن، میزان پالایش گلومرولی، تحصیلات، وضعیت سیگار کشیدن، کلسترول سرم، تری گلیسیرید سرم، HDL سرم، نمایه توده بدنی و نمره گرایش محاسبه شد. یافته ها: در مردان گروه دوم، دیابت (بدون فشار خون بالا) با نسبت مخاطره (69/2-39/1)94/1 و در مردان گروه سوم فشار خون بالا (بدون دیابت) با نسبت مخاطره (96/1-27/1)58/1 هر دو عامل خطر بیماری مزمن کلیوی بودند. به همین ترتیب در زنان نیز نسبت مخاطره دیابت و فشار خون بالا به ترتیب (51/1-93/0)18/1 و (47/1-05/1)24/1 بود. همچنین در مردان و زنان دیابت با فشار خون بالا برهمکنش معنی داری در بروز بیماری مزمن کلیوی نداشتند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که فشار خون بالا بدون توجه به حضور یا عدم حضور دیابت در هر دو جنس یک عامل خطر مستقل در بروز بیماری مزمن کلیوی می باشد