2 research outputs found

    The Moderating Role of Islamic Lifestyle in the Relationship between Cognitive Emotion Regulation and Mobile Dependency in Kermanshah’s Adolescent Girls in 2017

    Get PDF
    سابقه و هدف: استفاده از تلفن همراه در سال‌های اخیر به جزء جدایی‌ناپذیر زندگی تبدیل شده است. با وجود کاربردهای مفید تلفن همراه، استفاده‌ی بیش‌ازحد و مداوم از آن موجب وابستگی و آسیب به افراد می‌شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه‌ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان انجام شد. روش کار: این پژوهش مطالعه‌یی توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ی دانش‌آموزان دختر سطح دومِ دور‌ه‌ی متوسطه‌ی شهر کرمانشاه بود که 400 نفر از آنان با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ییِ چندمرحله‌یی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها، آزمون‌شونده‌ها به مقیاس‌های نقش سبک زندگی اسلامی (LLST)، تنظیم شناختی/هیجانی (CERQ) و استفاده‌ی آسیب‌زا از تلفن همراه (COS) پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از مدل‌یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که تنظیم شناختی/هیجانی و سبک زندگی اسلامی پیش‌بینی‌کننده‌های خوبی برای اعتیاد به تلفن همراه محسوب می‌شوند. همچنین، بر اساس یافته‌های مدل‌یابی معادلات ساختاری روابط علّی معنادار و مثبت بین تنظیم شناختی/هیجانی، سبک زندگی اسلامی و اعتیاد به تلفن همراه وجود داشت و نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه‌ی بین تنظیم شناختی/هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه تأیید شد. نتیجه‌گیری: نتایج نشان‌دهنده‌ی این است که به‌کارگیری سبک زندگی اسلامی، راهبرد مقابله‌یی با تنظیم شناختی/هیجانیِ منفی است که به پیشگیری از اعتیاد به تلفن همراه منجر خواهد شد. استناد مقاله به این صورت است: RostamiNasab-DolatAbad Z, Ehsanpour F, Mohammadkhani M, Shariatmadar-Tehrani A, Bagheri-Mahyari N. The Moderating Role of Islamic Lifestyle in the Relationship between Cognitive Emotion Regulation and Mobile Dependency in Kermanshah’s Aadolescent Girls in 2017. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):84-95. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18951Background and Objective: The use of mobile phones has recently become an indispensable part of life. Although mobile phones have several advantages, their excessive use can make individuals prone to dependence. The aim of this study was to investigate the moderating role of Islamic lifestyle in the relationship between cognitive emotion regulation and mobile dependency in adolescent girls. Methods: The present study is a descriptive cross-sectional study of correlation type. The statistical population of the study consisted of all secondary school girl students in Kermanshah. Four hundred individuals were selected through multistage cluster random sampling. To collect data, subjects responded to Islamic lifestyle standards (LLST), cognitive/emotional regulation questionnaire (CERQ) and mobile phone harm survey (COS). In order to analyze the data, structural equation modeling was used. In this study, all the ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The results showed that cognitive/emotional adjustment and Islamic lifestyle are considered good predictors of mobile dependency. Also, based on the findings of structural equation modeling, there are significant and positive causal relationships between cognitive/emotional adjustment, Islamic lifestyle and mobile dependency. Moreover, the mediating role of Islamic lifestyle in the relationship between cognitive/emotional adjustment and mobile dependency was confirmed. Conclusion: The findings suggest that the use of Islamic lifestyle as a coping strategy in people with negative cognitive/emotional adjustment will prevent cell phone addiction.   Please cite this article as: RostamiNasab-DolatAbad Z, Ehsanpour F, Mohammadkhani M, Shariatmadar-Tehrani A, Bagheri-Mahyari N. The Moderating Role of Islamic Lifestyle in the Relationship between Cognitive Emotion Regulation and Mobile Dependency in Kermanshah’s Aadolescent Girls in 2017. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):84-95. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18951خلفية البحث وأهدافه: إن إستخدام الهاتف الجوال قد تحول في السنوات الأخيرة الى جزء غير منفصل عن الحياة اليومية. بالرغم من الاستخدامات المفيدة للهاتف الجوال فإن الاستخدام الزائد عن الحاجة والمستمر له يؤدي الى التعلق به والى أضرار تصيب الافراد. ان التحقيق الحاضر تم القيام به بهدف دراسة دور نمط الحياة الاسلامية فيما يتعلق بالعلاقة ما بين تنظيم المعرفة-الاثارة والتعلق بالهاتف الجوال عند الفتايات. منهجية البحث: التحقيق الحاضر هو دراسة توصیفية-مرحلية ومن النوع التضامني. المجتمع الاحصائي في هذا التحقيق يشمل كافة التلميذات من المستوى الثاني للمرحلة الثانوية التعليمية بمدينة كرمانشاه حيث تم أختيار 400 تلميذة من بين هؤلاء بأسلوب أخذ العينة العنقودية العشوائية على عدة مراحل. من اجل تجميع المعلومات فقد أجاب الافراد المختبرون على مقاييس نمط الحياةالاسلامية (LLST)، تنظيم المعرفة/الاثارة (CERQ) والاستخدام المضر للهاتف الجوال (COS). وتم تفسير المعلومات عبر الاستفادة من العثور على النموذج من خلال المعادلات البنيوية. تمت مراعاة جمیع الموارد الاخلاقية في هذا البحث؛ فإن مؤلفي البحث لم يشيروا إلى اي تضارب في المصالح. الكشوفات: أظهرت الكشوفات ان تنظيم المعرفة/الاثارة ونمط الحياة الاسلامية يعتبران عنصرين جيدين لتوقع الادمان على الهاتف الجوال. وكذلك استنادا الى الكشوفات في العثور على النموذج من خلال المعادلات البنيوية هناك علاقة إيجابية ذات دلالة إحصائية بين تنظيم المعرفة/الاثارة، نمط الحياة الاسلامية والادمان على الهاتف الجوال. وتم تأييد دور نمط الحياة الاسلامية في العلاقة ما بين تنظيم المعرفة/الاثارة والادمان على الهاتف الجوال. الاستنتاج: لقد دلت النتائج على ان استخدام نمط الحياة الاسلامية، استراتيجية المواجهة مع تنظيم المعرفة/الاثارة هو أمر سلبي سوف يؤدي الى الوقاية من االادمان على الهاتف الجوال.   يتم استناد المقالة على الترتيب التالي: RostamiNasab-DolatAbad Z, Ehsanpour F, Mohammadkhani M, Shariatmadar-Tehrani A, Bagheri-Mahyari N. The Moderating Role of Islamic Lifestyle in the Relationship between Cognitive Emotion Regulation and Mobile Dependency in Kermanshah’s Aadolescent Girls in 2017. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):84-95. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.1895

    دراسة مدى تأثير العلاج النفسي الديني والمعنوي على الاكتئاب، وتلبية الاحتياجات النفسية الأساسية ورضا الحياة لدى المرضى المصابين بفيروس نقص المناعة البشرية (H.I.V)

    No full text
    سابقه و هدف: ایدز علاوه بر اینکه در عملکرد طبیعی زندگی مبتلایان اختلال ایجاد می‌کند، بر سلامت روان آنان نیز تأثیر منفی دارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی روان‌درمانی معنوی - مذهبی بر افسردگی، ارضای نیازهای بنیادین روان‌شناختی و رضایت از زندگی در مبتلایان به اچ.آی.وی مثبت صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه‌‌تجربي با طرح پژوهش پيش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه گواه است. جامعه‌ی آماری شامل کلیه‌ی مردان مبتلا به اچ.آی.وی مثبت از بین مراجعه‌کنندگان به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه است که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و پرسش‌نامه‌های افسردگی بک - فُرم کوتاه (BDI-S)، نیازهای بنیادین روان‌شناختی (BPNQ) و رضایت از زندگی (SWLS)، بیمارانی که دارای بالاترین نمره‌ها بودند، با روش نمونه‌‌گیری در دسترس انتخاب و به ‌صورت تصادفي به گروه­های آزمايش و گواه (15=2n=1n) تقسيم شدند (30=n). گروه آزمايش 8 جلسه مداخله‌ی درمانی 60 دقیقه‌یی طی یک جلسه در هفته دريافت کرد؛ اما گروه گواه مداخله‌یی دریافت نکرد. اطلاعات به‌دست‌‌آمده با روش‌های آمار توصیفی و تحليل کوواريانس چندمتغيّري (MANCOVA) تحليل شد. در این پژوهش همه‌ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های آزمایش و گواه در کاهش افسردگی؛ ارضای نیازهای بنیادین روان‌شناختی شامل خودمختاری، شایستگی و ارتباط با دیگران (05/0>P)؛ و همچنین نمره‌ی کل رضایت از زندگی وجود داشت (05/0>P). نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، روان‌درمانی معنوی - مذهبی بر شاخص‌های روان‌شناختی مبتلایان به اچ.آی.وی مثبت در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد، اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش شدت اختلالات بالینی دارد.  استناد مقاله به این صورت است: RostamiNasab DolatAbad Z, Alizadeh N, Haghighat Sh, SardarZadeh F. The Effectiveness of Spiritual-Religious Psychotherapy on Depression, Basic Psychological Needs and Life Satisfaction in Patients with HIV. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 7- 20. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16772Background and Objective: HIV not only disrupts the routine life of those affected, but also negatively influences their mental health. This study aimed to examine the effectiveness of spiritual-religious psychotherapy on depression, fulfillment of basic psychological needs and satisfaction with life among people with HIV. Method: The research design was a semi-experimental one with pretest-posttest and control group format. The population consisted of all men with HIV who referred to Imam Reza Hospital in Kermanshah. The criteria for inclusion were BDI-S, BPNQ, and SWLS. The patients with the highest scores were selected through convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups (n1=n2=15, N=30). The experimental group was provided with eight 60-minute sessions of therapeutic intervention scheduled once a week, while the control group received no intervention. The data were analyzed using descriptive statistics and multivariate analysis of covariance (MANCOVA). All ethical issues were observed in this study and the researchers declared no conflict of interests. Results: The results showed a significant difference between the experimental and control groups in reducing depression as well as satisfying psychological basic needs including autonomy, competence, and communication with others (P<0.05). Moreover, in overall life satisfaction scores were significantly different between two groups (P<0.05). Conclusion: The findings indicate that spiritual-religious psychotherapy on patients with HIV in conjunction with standard medical care have a beneficial effect on health and reduce the severity of clinical disorders.   Please cite this article as: RostamiNasab DolatAbad Z, Alizadeh N, Haghighat Sh, SardarZadeh F. The Effectiveness of Spiritual-Religious Psychotherapy on Depression, Basic Psychological Needs and Life Satisfaction in Patients with HIV. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 7- 20. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16772خلفية البحث وأهدافه: إن فيروس نقص المناعة البشرية يعطل في الأداء الطبيعي للحياة المصابين به واضافة الى هذا فإنه يؤثر سلبياً على صحتهم النفسية؛ فالغرض من هذا البحث دراسة مدى فعالية العلاج النفسي الديني والمعنوي على الاكتئاب، وتلبية الاحتياجات النفسية الأساسية ورضا الحياة لدى المرضى المصابين بفيروس نقص المناعة البشرية (H.I.V). منهجية البحث: هذا البحث عبارة عن دراسة شبه تجريبية من نوع مشروع الاختبار القبلي والاختبار مع مجموعة المراقبة، وقد اشتمل المجتمع الاحصائي جميع الذكور المصابين بـ H.I.V الذين تم مراجعهتم مستشفى الامام الرضا (عليه السلام) في مدينة كرمنشاه. وفقًا لمعايير دخول البحث، بالإضافة إلى استمارة «بيك» للاكتئاب (BDI-S)، والاحتياجات النفسية الأساسيةBPNQ) )، والرضا من الحياة SWLS))، تم اختيار المرضى الذين حصلوا على أعلى الدرجات باستخدام طريقة أخذ العينات المتاحة وتم تقسيمهم عشوائيا إلى مجموعات تجريبية ومراقبة (15=2n=1n) تلقت المجموعة التجريبية 8 جلسات من التدخل العلاجي حيث كانت مدةكل جلسة 60 دقيقة في الأسبوع، ولكن لم تتلق المجموعة الضابطة اي تدخل. تم تحليل البيانات باستخدام الإحصاء الوصفي وتحليل التباين المتعدد المشترك (MANCOVA). تمت مراعاة جميع الموارد الاخلاقية في هذا البحث وإن مؤلفي المقالةلم يشيروا الى اي تضارب في المصالح. الكشوفات: أظهرت الكشوفات ان هناك فارقا كبيرا بين المجموعتين التجريبية والمراقبة في خفض الاكتئاب؛ تلبية الحاجات النفسية الأساسية بما في ذلك الاستقلالية والكفاءة والتعامل مع الآخرين (05/0>P)، أيضا، بشكل عام، كانت درجات الرضا عن الحياة تختلف اختلافا كبيرا بين المجموعتين (05/0>P). الاستنتاج: استنادا إلى النتائج، فإن العلاج النفسي الديني والمعنوي، جنبا الى جنب الرعاية الطبية الصحيحة لهما تأثير ايحابي ونافع على المؤشرات النفسية للمرضى المصابين بـH.I.V في صحتهم وتقليل شدة الاضطرابات السريرية.   يتم استناد المقالة على الترتيب التالي: RostamiNasab DolatAbad Z, Alizadeh N, Haghighat Sh, SardarZadeh F. The Effectiveness of Spiritual-Religious Psychotherapy on Depression, Basic Psychological Needs and Life Satisfaction in Patients with HIV. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 7- 20. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.1677
    corecore