2 research outputs found

    رابطۀ استرس ناباروری با کیفیت رابطۀ زناشویی زنان نابارور: نقش میانجی تجارب معنوی

    No full text
    خلفية البحث وأهدافه: من أکبر مصادر القلق في حیاة المرأة هو العقر وعدم الخصوبة. فقد یؤدي هذا القلق إلی مشاکل و إضطرابات نفسیة حادّة وقد ینتهي بالإنفصال و انهیار عش الزوجیة. فبالنظر إلی هذه القضیة الهامة تسعی هذه الورقة البحثیة إلی دراسة دور التجربة الروحیة/اللاهوتیة في السیطرة علی الإضطرابات النفسیة الناجمة عن العقر لدی النساء العواقر و تحسین الحیاة الزوجیة و العلاقة بین الزوجین. منهجية البحث: تعتمد هذه الدراسة المنهجیة الوصفیة التضامنیة. أما المجتمع الاحصائي فهي يشمل جمیع النساء اللواتي زرن مرکز عدم الخصوبة في مدینة بیرجند لعام 2020 م. عماد هذه الدراسة هو المعلومات التي جمعت من بین 120 إمرأة شارکن في الإستبیان و أجبن علی أسئلة إستبیان نیوتن و الزملاء حول عدم الخصوبة و دور التجربة الروحیة عند أندروود و ترسی و تأثیر العلاقة الزوجیة النزیهة في السیطرة علی القلق الناجم عن العُقر. أما آلیة تحلیل المعطیات و المعلومات فهي منهجیة النمجذة البنیویة و خوارزمیات الحد الأدنی من المربعات الجزئیة (PLS) التي أفرغت فیها المعلومات لتحلیلها. المعطیات: تقول النتائج أنّ العلاقة بین إضطراب العُقر لدی النساء العواقر و التجربة الروحیة و علاقة التجربة الروحیة بنوعیة العلاقة الزوجیة هي علاقة ثنائیة و علاقة تأثیر و تأثّر. أما العلاقة بین قلق عدم الإنجاب و بین الحیاة الزوجیة فهي علاقة مباشرة و ذات مغزی (01/0>P). کما أشارت النتائج إلی أنّ التجربة الروحیة أثبتت نجاعتها في خفض مستوی القلق و الإضطراب لدی النساء العواقر و کان لها تأثیر إیجابي في تحسین مستوی الحیاة الزوجیة و علاقة الزوجین ببعضهما البعض (01/0>P). الاستنتاج: بالنظر إلی دور التجربة الروحیة في العلاقة الزوجیة بین إضطراب عدم الخصوبة لدی النساء العواقر و تأثیرها الإیجابي، تصبح الحاجة إلی الإهتمام بهذا الأمر من قبل الجهات المعنیة و المسؤولة عن الصحة العامة حاجة ملحّة ولابد من تعزیز دور التجربة الروحیة والإهتمام بالجانب الروحي والنفسي في تحسین العلاقة الزوجیة. و هذا ما توصلت إلیه هذه الورقة البحثیة.Background and Objective: Infertility is one of the most important life crises that lead to psychological problems, stressful experiences and reduced quality of marital relationship. So the aim of this study was to investigate the mediating role of spiritual experiences in the relationship between infertility stress and marital relationship quality of infertile women. Methods: This was a descriptive-correlational study of structural equations type. From the statistical population of this study, which included all women referring to the Infertility Center of Birjand in 2020, a sample of 120 people was selected by convenience sampling method and they answered the infertility stress questionnaires of Newton et al, Underwood and Teresi spiritual experiences and the quality of the Rust et al.’s marital relationship. Structural modeling and partial least squares algorithm (PLS) were used for data analysis. All the ethical considerations were observed in the present study and the authors reported no conflict of interests. Results: The results showed that the relationship between infertility stress and spiritual experiences and the relationship between spiritual experiences and the quality of marital relationship was inverse and significant, but the relationship between infertility stress and the quality of marital relationship was direct and significant (P<0.01). The results further showed that spiritual experiences have a mediating role in the relationship between infertility stress and the quality of marital life in infertile women (P=0.01). Conclusion: Considering the role of spiritual experiences in the relationship between infertility stress and the quality of infertile women's marital relationship, it is essential for health system officials and managers to pay attention to the role of effective factors in increasing the quality of infertile women's marital relationship.سابقه و هدف: ناباروري يکي از مهم‌ترین بحران‌های دوران زندگي است که به مشکلات رواني، تجربيات استرس‌زا و کاهش کيفيت رابطۀ زناشویی منجر می‌شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تجارب معنوی در رابطۀ استرس ناباروری با کیفیت رابطۀ زناشویی زنان نابارور بود. روش کار: این مطالعه توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعۀ آماری پژوهش تمامی زنان مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری شهر بیرجند در سال 1399 بود که از میان آنان نمونه‌ای به تعداد ۱2۰ نفر به‌روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش‌نامه‌های استرس ناباروری نیوتن و همکاران، تجارب معنوی اندروود و ترسی و کیفیت رابطۀ زناشویی راست و همکاران پاسخ دادند. برای تحلیل داده­ها از الگو­سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند. یافته‌ها: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده رابطۀ بین استرس ناباروری با تجارب معنوی و رابطۀ بین تجارب معنوی با کیفیت رابطۀ زناشویی معکوس و معنادار بود؛ اما رابطۀ بین استرس ناباروری با کیفیت رابطۀ زناشویی مستقیم و معنادار بود (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که تجارب معنوی نقش میانجی در رابطۀ بین استرس ناباروری با کیفیت رابطۀ زناشویی زنان نابارور داشت (01/0>P). نتیجه‌گیری: با توجه به نقش تجارب معنوی در رابطۀ بین استرس ناباروری با کیفیت رابطۀ زناشویی زنان نابارور، توجه مسئولان و متصدیان نظام سلامت به نقش عوامل مؤثر در افزایش کیفیت رابطۀ زناشویی زنان نابارور از ضروریات این پژوهش است

    نقش تعدیل‌کنندۀ اشتغال در رابطۀ بین کظم غیظ و سلامت روان در زنان شاغل و خانه‌دار

    No full text
    خلفية البحث وأهدافه: تشير دراسات المصادر البشرية الإيجابية والمتقدمة إلى أن الغضب والعداء يهددان الصحة العقلية وقد يضران بالصحة العقلية لدرجة أن تأثيرهما يصل إلى الاضطرابات النفسية. من جهة أخرى، ومن أجل السيطرة على الغضب بشكل صحيح، استخدم دين الإسلام صفة "كظم الغيظ" ودعا الناس إلى تحكم في الغضب وادارته. لذلك تم اجراء البحث الحالي بهدف دراسة الدور الوسيط للوظيفة في العلاقة بين كظم الغيظ والصحة العقلية للنساء العاملات وربات البيوت. منهجية البحث: الدراسة الحالية هي دراسة ارتباطية وصفية. اشتمل المجتمع الاحصائي، النساء العاملات وربات البيوت اللواتي يعشن في مدينتي طهران وكرج في عام 16-2015 الدراسي. تم اختيار 384 اسرة بطريقة أخذ العينات المتاحة بناءً على جدول Krejcie وMorgan. اشتملت ادوات البحث على استبيان كظم الغيظ الذي اعدده الباحث، واستبيان غولدنبرغ للصحة النفسية. لغرض تحلیل البیانات، تم استخدام اختبار ارتباط "بيرسون" وتحليل الانحدار الهرمي. تمت مراعاة جميع الموارد الأخلاقية في هذا البحث واضافة الى هذا فإن مؤلفي البحث لم يشيروا الى اي تضارب في المصالح. المعطيات: اظهرت النتائج ان هناك علاقة ايجابية ذات دلالة احصائية بين كظم الغيظ والصحة العقلية (01/0>P) وللوظيفة ايضاً دور وسيط للعلاقة بين كظم الغيظ والصحة العقلية. الاستنتاج: تشير نتائج الدراسة الى أهمية متغيرات "الوظيفة" و"كظم الغيظ" على الصحة العقلية لدى النساء العاملات وربات البيوت.   يتم استناد المقالة على الترتيب التالي: Safara M, Rezaei SM, Solgi M, Nabavi ZS. The Moderating Role of Employment in the Relationship between Restraining Anger and Mental Health of Working Women and Housewives. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2021;7(3):80-91. https://doi.org/10.22037/jrrh.v7i3.30379Background and Objective: Studies on advanced positive human resources indicate that anger and hostility affect mental health and can be so harmful and destructive to mental health that its impact goes as far as mental disorders. Islam has referred to the term "anger management" inviting people to swallow and manage their anger; therefore, the present study was conducted with the aim of examining the moderating role of employment on the relationship between anger and mental health in employed women and housewives. Methods: The present study is descriptive correlational. The sample population included working women and housewives of Tehran and Karaj in the 2015-2016 academic year; 384 families were selected by convenience sampling method based on Krejcie and Morgan’s table. The research instruments included a researcher-made questionnaire and the Goldenberg Mental Health Questionnaire. Pearson correlation test and hierarchical regression analysis were used. In this study, all ethical considerations were observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The results showed that there was a positive and significant relationship between anger and mental health (P<0.01). Also, occupation has a moderating effect on the relationship between anger and mental health. Conclusion: The results of this study indicate the importance of the variables of employment and anger on the mental health of working women and housewives.   Please cite this article as: Safara M, Rezaei SM, Solgi M, Nabavi ZS. The Moderating Role of Employment in the Relationship between Restraining Anger and Mental Health of Working Women and Housewives. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2021;7(3):80-91. https://doi.org/10.22037/jrrh.v7i3.30379سابقه و هدف: مطالعات منابع انسانی پیشرفتۀ مثبت گویای این مهم است که خشم و خصومت سلامت روان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آنچنان می‌تواند برای سلامت روان مضر و مخرب باشد که سیر تأثیرگذاری آن تا مرز اختلالات روانی پیش می‌رود. از سویی اسلام نيز براى كنترل صحيح خشم، صفت «كظم غيظ» را به ‌کار برده و افراد را به فروخوردن و مديريت آن دعوت نموده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف نقش تعدیل‌کنندۀ اشتغال بر رابطۀ بین کظم غیظ و سلامت روان در زنان شاغل و خانه‌دار انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ مورد مطالعه زنان شاغل و خانه‌دار شهر تهران و کرج در سال تحصیلی 95-1394 بود که به‌روش نمونه‌گیری دردسترس 384 خانواده بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش‌نامۀ محقق‌ساختۀ کظم غیظ و پرسش‌نامۀ سلامت روان گلدنبرگ بود و برای تحلیل داده‌ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله‌مراتبی استفاده شد. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند. یافته‌ها: نتایج نشان داد بین کظم غیظ و سلامت روان رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت (01/0>P) و شغل نیز اثر تعدیل‌کننده‌ای بر رابطۀ بین کظم غیظ و سلامت روان داشت. نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش بیانگر اهمیت متغیّرهای اشتغال و کظم غیظ بر سلامت روان زنان شاغل و خانه‌دار است.   استناد مقاله به این صورت است: Safara M, Rezaei SM, Solgi M, Nabavi ZS. The Moderating Role of Employment in the Relationship between Restraining Anger and Mental Health of Working Women and Housewives. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2021;7(3):80-91. https://doi.org/10.22037/jrrh.v7i3.3037
    corecore