مروری بر بازاریابی عصبی و کاربرد آن در ورزش (بررسی مطالعات تجربی)

Abstract

Successful sports marketing begins with understanding why and how consumers behave. To be successful in sports marketing, we need to incorporate the impact of important psychological variables into our research and decisions so that we can properly analyze consumer behavior. The behavior of a sports consumer in the face of a product or service depends entirely on her/his mind. Neuromarketing can detect conscious and unconscious reactions in people's minds. Traditional marketing, unlike neural research, does not have the ability to detect these emotions. In neural methods, unlike the traditional method, the unconscious causes of buying and the effect that advertising has on people's minds over time are discovered. This article has been done based on reviewing studies in the field of neural marketing in order to increase awareness and knowledge of this field in sports. Based on previous studies, it can be said that neural sports marketing from an empirical perspective is done in four groups: consumer decision making and the formation of consumer preferences, brain reward system interaction with marketing, consumer motivational and emotional responses, and neural foundations of memory. This emerging discipline connects neuroscience to sports consumer behavior, which, despite its perceived benefits, is still in its infancy in sports research. Now the future of neural marketing science is in a new field. Therefore, this study presents new concepts and research proposals in the field of sports.بازاریابی ورزشی موفق با درک چرایی و چگونگی رفتار مصرف‌کننده آغاز می‌شود. برای موفقیت در بازاریابی ورزشی، باید تاثیر متغيرهاي مهم روانشناسی را در تحقیقات و تصمیمات خود جای دهیم تا بتوانیم رفتار مصرف‌کنندگان را به درستی تحلیل کنیم. رفتار یک مصرف‌کننده ورزشی در مواجهه با کالا یا خدمت، کاملاً بستگی به ذهن او دارد. نورومارکتینگ، می‌تواند واکنش‌های خودآگاه و ناخودآگاه ذهن افراد را کشف کند. بازاریابی سنتی برخلاف تحقیقات عصبی توانایی کشف این احساسات را ندارد. برخلاف روش سنتی در روش‌های عصبی، علل ناخودآگاه خرید و تأثیری که تبلیغات در گذر زمان ‌بر ذهن افراد می‌گذارد کشف می‌شود. این مقاله در جهت افزایش آگاهی و شناخت بیشتر این حیطه در حوزه ورزش بر اساس مرور مطالعات حوزه بازاریابی عصبی صورت گرفته است. بر اساس بررسی‌های صورت گرفته بر روی مطالعات پیشین می‌توان گفت که بازاریابی عصبی ورزشی از دیدگاه تجربی در چهار گروه تصمیم‌گیری مصرف‌کننده و شکل‌گیری ترجیحات مصرف‌کنندگان، تعامل سیستم پاداش مغز با بازاریابی، پاسخ‌های انگیزشی و عاطفی مصرف‌کنندگان و مبانی عصبی حافظه انجام می‌پذیرد. این رشته‌ی نوظهور و تازه، علوم اعصاب را به رفتار مصرف‌کننده ورزشی متصل می‌کند که علیرغم سودمندی‌های متصور، در تحقیقات ورزشی هنوز در مراحل ابتدايي به سر می‌برد. هم‌اکنون آینده علم بازاریابی عصبی در میدان جدیدی قرار دارد به همین منظور این مطالعه با ارائه مفاهیم کاربردی و پیشنهادات پژوهشی جدید حوزه ورزش را مطرح می‌کند