چكيده
مقدمه: آموزش در علوم پزشكي در حال تغيير است. بنابراين نياز است كه مدرسان عملكردهاي خود را ارزيابي و براي به حداكثر
رساندن يادگيري تلاش كنند. تئوريهاي يادگيري ميتواند ديدگاه هايي در مورد يادگيري فراهم كنند. هدف از اين مطالعه بررسي نقاط
قوت و ضعف هر يك از تئوريهاي يادگيري شامل تئوريهاي رفتاري، شناختي و انسانگرايانه با مرور متون مرتبط است.
روشها: در اين مطالعه برخي از متون مرتبط با تئوريهاي يادگيري شامل كتب و مقالات انتخاب شدند. سپس متون انتخاب شده از
نظر نقاط قوت و ضعف تئوريهاي يادگيري مورد بررسي قرار گرفتند.
يافتهها: نتايج نشان داد كه تئوريهاي رفتاري ساده هستند، كاربرد آنها آسان است و فراگير بر يك هدف واضح و مشخص متمركز
ميشود. تئوريهاي يادگيري شناختي نظير خبرپردازي، گشتالت و سازندهگرايي موجب ارتقاي تفكر انتقادي و حل مسأله در فراگير
ميشوند و فراگير ميتواند بهتر با موقعيتهاي واقعي زندگي روبرو شود. در تئوري انسانگرايانه تمركز يادگيري مربوط به نيازهاي فرد
است كه نياز غايي آن خود شكوفايي و خوديابي است. يادگيري خود-راهبر يكي از مهمترين و مشهورترين اصول آموزشي اين رويكرد
است كه نهايتاً منجر به خود هدايتي در فراگير ميشود.
نتيجهگيري: هر تئوري به يك جنبه از يادگيري ميپردازد و بنابراين هر كدام داراي نقاط قوت و ضعف خاصي هستند. لازم است
مدرسان و طراحان آموزشي به اين موارد جهت استفاده بهتر از تئوريها توجه كنند